B@rdia

We are entangled in a world of questions.We have to answer these questions,and this is the reason for the existence of human being.

Name:
Location: Canada

توانا بود هر كه دانا بود زدانش دل پير برنا بود

Winston Churchill: Personaly,I'm always ready to learn, although I do not always like being taught.-------- Thomas Edison: Nature is not merciful and loving, but wholly merciless, indifferent.--------Michael Jordan: I have failed many times, and that's why I am success.

Wednesday, June 14, 2006

گفتن یا نگفتن؟


تمامی تلاش و دسیسه این نظام که تا کنون خوب جواب داده است ایجاد رعب و وحشت از یک طرف و از سوی دیگر ایجاد جامعه ای غیر اکتیو و خنثی بوده است.پرسش اینست که چرا فقط قشر روشنفکر نویسنده و دانشگاهی زبان به اعتراض می گشایند.مگر این سرزمین بجز اینان اقشار دیگری ندارد.مگر به غیر از اینست که این قشر درصد بسیار ناچیز و ضعیفی از جامعه ایران است.چرا فقط نگاه مظلومان به دست این قشر است؟چرا پایین ترین امنیت متوجه اینان است؟ چرا در بازار و صنعت تعرفه ها اینقدر افسار گسیخته اند؟چرا اکثر کارمندان ادارات و بانکها یک شبه صاحب خودروی ملی و آپارتمان میشوند؟چرا قانون کپی رایت اجرا نمیشود؟بین مردم پرسه بزنید مگر نه اینست که این قشر را جدی نمیگیرند.اگر هم تعریف و تمجیدی در کار باشد به ظاهر است و برای دلخوشی. چرا نارضایتی مردم باید از زبان روشنفکر اعلام شود؟چرا کتک را روشنفکر باید بخورد و حلوا را بازاری و کارمند؟ چرا بازاری و کارمند از خود سلب مسولیت میکند؟بازاری و تولید کننده به فکر مردم نیستند به فکر کیسه های مردم و این سرزمین اند.چرا قدرت و همراهی در دست اینان است و قشر روشنفکر کتک خورند؟چرا اخیرا اینقدر در بوق اعتراض روشنفکر آنهم از نوع زنان میدمند؟قلم زدن علیه این حکومت چه دردی را دوا کرده است؟مگر به غیر از اینست که این مقالات و افکار فقط بین خود روشنفکران خرید و فروش میشود؟در حادثه میدان هفت تیر چه کسانی کتک خوردند و چه کسانی بهره بردند و چه مردمانی بیتفاوت با نیشخندی رد شدند؟نسبت مردم به نیروهای سرکوب کننده چقدر بود؟چرا هیچ عکس العملی نشان نمیدهند و چند قدم دورتر فراموش میکنند؟و چراهای بسیاری که جواب شان را به عهده شما می نهم

3 Comments:

Anonymous Anonymous said...

بردیای عزیز
سئوال های شما به تنهائی و خودی خود جوابی را طلب نمی کند و چاره درد نیست. باید کتاب ها نوشت که جواب همین سئوال داده شود. و تازه آن وقت چی؟ به همین جهت پیشنهاد می کنم شما علامت سئوال را از روی نام وب لاگتان بردارید و وارد صحنه شوید و درباره مسائلی که احساس می کنید آگاهید نظر بدهید. و طبعا عده ای به مخالفت آن خواهند و عده ای به موافقت برخواهند خواست، همین می شود جریان فرهنگی و جست و جو برای سئوال هائی که مطرح کرده اید. چنین نیست که جوابی وجود دارد و منتظر این بوده که کسی سئوال کند. نه.

9:32 AM  
Anonymous Anonymous said...

اونقدر وایمیسیم و کتک می خوریم تا اونا هم بیان وسط! همیشه اولش سخته برادر

9:16 AM  
Anonymous Anonymous said...

خب درست است خواست همه اقشار هنوز آزادی نیست و تقصیری نیز ندارند ماییم که باید این آگاهی را به آنها ببخشیم و آزادی را که نیاز همه است خواست همه نیزکنیم. البته نمی توان از گناه بی تفاوتی آنان گذشت ... اما دوست من این بها بهای آگاهیست که می پردازیم. روشنفکر بهای آگاهی خود را می پردازد.

12:24 PM  

Post a Comment

<< Home