بت پرستی اسلامی
چند روزیست که تماشاگر رفتاری بت پرستانه آن هم در روزگارانی که انسانهایی پا بر جهانی دیگر می گذارند تا پاسخهای نیافته بر روی زمین را شاید، در آنجا بیابند. انسانهایی که تمام زندگی خویش را در راه آسایش و آرامش بشریت فدا میکنند و هیچ چشمداشتی از آنهمه درد و رنجهایی که در این راه میکشند، ندارند
در رویارویی با این انسانهای فرهیخته و دوست داشتنی، انسانهایی نیز بر این خاک زندگی میکنند که به کردار تن پروران، سر بر بالین خوش نهاده و از دست آوردهای دانشمندان غربی سود میجویند و در پاسخ به کرده های آنان با پوزخندی از سر نادانی، سرانجامشان را پوچ و دنیایی می پندارند
روزگاری بس دراز از شکسته شدن بتها به دست ابراهیم پیامبر میگذرد. او خواسته یا نخواسته بتهای سنگی و چوبین را شکست و بجای آنها بتی سراپا خیالی در سر مردمان نهاد. چه فرقی میکند، آنچه را که ما میپرستیم (بت) سنگ باشد، چوب یا هر دست ساخته ای که از ذهنیت انسان بر می آید. چه فرقیست بین دست ساخته و خیال پرورده در ذهن که هنوز پای بر میدان دید انسان نگذاشته است. آری سالها بعد از ابراهیم باز پیامبرانی بوده اند که بت را در هیکل هایی گوناگون به مردم ساده اندیش و تن پرور نمایانده اند. آخرین آنها (خوشبختانه) بتی ساخت از گونه ای بسیار بدیل که از خاک و خشت ساخته شد با یک در، که بعدها پارچه ای بزرگ و آجرنما آنرا پوشش داد و این دست ساخته کوچک را خانه خدا نامید و به مردم فرمان داد تا بدور آن بچرخند و از توشه آخرت بهره ای ببرند. از آن زمان هزار و چهارصد و بیست و هشت سال است که مسلمانان به گرد خانه خدایشان دور میزنند و توشه آخرت جمع میکنند. حج نامیست که بر این نوع عبادت نهاده اند، باری هر وقت که نامش را میشنوم بیاد ابراهیم بت شکن می افتم که اگر امروز زنده بود چگونه میتوانست از میان این مردمان چرخنده به دور خود عبور کند و این بت سراپا خشتی بلند را به تنهایی بشکند
از طرفی دیگر فردا روز عید قربان مسلمانان است. روزی که به اسماعیل پیامبر وحی شد که فرزند خویش را بر پای خدا سر ببرد، درست همانگونه که بت پرستان هدایایی را بر پای خدایان خود می نهادند. امروزه پس از پوست اندازیهای بسیار و بهره مندی از دست آوردهای دانشمندان غربی این مراسم با قربانی کردن گوسفند زبان بسته ای صورت میگیرد که باید جرعه ای آب بنوشد تا تشنه از این دنیا نرود و سپس رو به سوی همان خانه خدا کرده و سر از بدنش جدا میکنند تا هدیه ای باشد ناچیز، بر پای خدایی بزرگ
Happy new year for all christians
8 Comments:
و چقدر احمقانه هست تمام این مزخرفات اسلامی
these people think like a rock or wood and we never have known what they say.
یک سوال
ایا هنوز مردم در تهران و شهرستان ها از امریکا و پرزیدنت بوش خوششون میاد؟
یادمه تا 2 سال پیش که ایران بودم مردم خیلی طرفدار امریکا بودند
درسته؟
وینستون عزیز، مردم در ایران دو دسته اند، یک دسته آگاه به رویدادها و آشنا با فرهنگهای مختلف جهان غرب که این دلیل بر روشن بینی و پیشرفت فرهنگی شان میشود. دسته دیگر مردمانی هستند که غمی جز شهادت امامان و رهبرانشان ندارند و هرروزه در انتظار ظهور مهدی هستند، که البته از شمار اینان هستند کسانیکه در شک و تردید می افتند و در میان دو فرهنگ غوطه ورند
از سوی دیگر دسته اول در ناسازمانی بسر میبرند و همیشه در فکر فرار بسوی غرب هستند و این دلیلی است برای کشش ناخودآگاه بسوی امریکا. ولی دسته دوم که چند روزیست با مجوز فقهای حکومتی موقعیت اقتصادی خوبی پیدا کرده اند و مزه پول به مذاقشان خوش آمده است فقط وفقط به مال اندوزی میپردازند پس روشن است که غمی جز غم اتومبیل ، موبایل ، خانه بالاشهر ندارند و خلاصه هر آنچه که تاکنون نداشته اند و در خواب غفلت هم نمی دیدند را بدست آورده اند. ولی در کل مردم عامه دیگر کاری به هیچ کس و کشوری ندارند و بدبختانه حشم وار در صفهای سنتی جمهوری اسلامی شرکت میکنند بدون توجه به آخرتشان و این بسیار تکان دهنده است برای گروه اندک دگراندیش که چگونه بتوانند اینان را از خواب بیدار کنند
با سپاس از پرسش مهم و باریک بین شما
درست میگی
aziz jan
bebin inja badjoori shay'e shode ke KHamenei morde. shoma chizi shenidi?
تا زمانیکه مقدسات آسمانی در افکار مردم حاکم باشند بیش از این انتظاری نمیرود
Bardia jan: So true.
Post a Comment
<< Home