B@rdia

We are entangled in a world of questions.We have to answer these questions,and this is the reason for the existence of human being.

Name:
Location: Canada

توانا بود هر كه دانا بود زدانش دل پير برنا بود

Winston Churchill: Personaly,I'm always ready to learn, although I do not always like being taught.-------- Thomas Edison: Nature is not merciful and loving, but wholly merciless, indifferent.--------Michael Jordan: I have failed many times, and that's why I am success.

Tuesday, August 22, 2006

ارتباط تاريخى ايران با جنوب لبنان 3


بخش سوم ـ توضيح برخی ناراستی های تاريخی
استقبال غافلگير کننده خوانندگان دو يادداشت اخير من، و پرسش های متعددی که مطرح کرده اند، وا می داردم تا در ابتدا دو نکته را توضيح دهم
فکر نوشتن اين مقاله (ها) هنگامی برايم پيش آمد که ديدم بسياری از هموطنانم چرائی و چگونگی پيوند بين حکومت اسلامی مسلط بر ايران را با جنوب لبنان (بعلبک و جبل عامل و کرک و جبع و غيره) و «حرب الله لبنان» را در نمی يابند و نمی توانند درک کنند چرا آخوندهای حاکم بر ايران اينگونه دارائی ها و مصالح ميهنمان را بپای دعوای جنوب لبنان می ريزند و عامداً کشورمان را در دايره خطر درگير شدن در جنگی وسيع می افکنند
شايد اگر آخوندهای مسلط بر ايران نسبت به ديگر سرزمين های اسلامی و ظلمی که بر آنان روا می شود همين عکس العمل را داشتند و، به اصطلاح، گزينشی عمل نمی کردند، اينگونه پرسش ها هم پيش نمی آمد و اين کار امری مندرج در طبيعت يک حکومت اسلامی محسوب می شد. اما ما بی اعتنائی سرکردگان اين حکومت را نسبت به کشتار مسلمانان چچن بدست ارتش روسيه ديده ايم و کف زدنشان را در سرکوب طالبان بدست ارتش آمريکا شاهد بوده ايم
بدينسان، چون ديدم که مورد جنوب لبنان در نظر هموطنانم مورد خاصی بايد باشد که چند و چون آن می تواند موضوع پرسش قرار گيرد، تصميم گرفتم تا تاريخ روابط کشورمان را با اين مثلث کوچکی که بين مسلمانان سنی و يهوديان اسرائيلی و مسيحيان لبنانی قرار گرفته است مورد بررسی مفصل تری قرار دهم
اين منظور برآورده نمی شد جز آنکه نشان دهم که، پنج قرن پيش، کشور ما با موج بزرگی از مهاجران آمده از جنوب لبنان، که اغلبشان آخوندهای شيعه دوازده امامی بودند، روبرو شد (آمبرتی، استاد دانشگاه روم، در مقاله «مذهب عهد تيموری و صفوی»، در جلد ششم تاريخ ايران کمبريج، می نويسد که هنگام مرگ شاه طهماسب صفوی بيش از ده هزار جبل عاملی تنها در قزوين ساکن بوده اند ـ ص 642) و آنان، در پی تسلط بر دستگاه حکومتی صفوی، شالوده سازمانی دينی و نگرشی ايدئولوژيک را ريختند که صد سال پيش مجموعاً در قانون اساسی مشروطيت با عنوان «مذهب رسمی ايران» با هويت ملی ما يکی شد و 28 سال پيش در قانون اساسی جمهوری اسلامی بجای هر قانون و قانون گزاری نشست. در نتيجه خاستگاه و کعبه حکومت اسلامی ايران را بايد در جبل عامل جست و در ظل اين ادراک به دريافت نوع ارتباط آخونديسم مسلط بر ايران با اين خاک کوچک بلاخيز پرداخت ادامه
به قلم دكتر اسماعيل نورى علا

0 Comments:

Post a Comment

<< Home