B@rdia

We are entangled in a world of questions.We have to answer these questions,and this is the reason for the existence of human being.

Name:
Location: Canada

توانا بود هر كه دانا بود زدانش دل پير برنا بود

Winston Churchill: Personaly,I'm always ready to learn, although I do not always like being taught.-------- Thomas Edison: Nature is not merciful and loving, but wholly merciless, indifferent.--------Michael Jordan: I have failed many times, and that's why I am success.

Thursday, February 15, 2007

تهاجم فرهنگ اسلامی


هفته پیش نمایشگاهی از فیلمهای ایرانی پس از انقلاب در لندن برگزار شد که شرح کامل آن در بلاگ آذرمهر آمده است. هدف چه بود، آگاهان به سیاستهای دولت جمهوری اسلامی و تمامی دلسوزان ایرانی میدانند که چیزی جز وارونه نمایاندن حقیقتهای امروزه نبوده است
در مقابل این حرکت، روز پیش با وجود شگفتی، مرکز کامپیوتر پایتخت در تهران، شاهد هجوم نیروی انتظامی بود که به بهانه جلوگیری از پخش فیلمهای غیر مجاز، آسایش هموطنان عزیزمان را بر هم زدند. تمامی فیلمهای موجود، از ایرانی گرفته تا غربی، از کارتون تا آموزشی را به تاراج بردند تا شاید فرزندان خود را از این گنجینه های فرهنگی سیراب کنند و از نادانی بدر آورند
یکی از این عزیزان می گفت که: این فیلمها بیش از پنج سال است که در بازار بفروش میرسد، چگونه است که حالا این فیلمها غیر مجاز شناخته شده و باید ضبط شوند. چطور امروز بیادتان افتاده که ما را باید به خاطر جرم گوشزد نشده و ندانسته و از غیب آمده، تنبیه کنید، تمام دارایی و سرمایه ما را به تاراج ببرید، مغازه را پلمب بکنید و انگ دشمنی و غیر انقلابی به ما بزنید. چرا تا به امروز هیچ خبری نبود؟
مردم شاهد بودند که افرادی در لباس پلیس ولی با ریشی آخوندی، چگونه با سراسیمگی فیلمها را در جعبه ها کرده و آنها را بار وانت و ماشینهای خود می نمودند. شخصی بنام « معماری » در مصاحبه با خبرنگار می گفت که، ما باید جلو این تهاجمات فرهنگی را بگیریم و دسیسه های دشمن را افشا و نابود کنیم
صدایی نهان بر آمد که چرا شما می توانید در کشوری آزاد چون بریتانیا هر چه اطلاعات تحریف شده و سیاسی را به نمایش بگذارید و اندیشه های سالم را مسموم کنید ولی دیگران حق استفاده از دست آوردهای فرهنگی، حتی بگونه کارتون را ندارند. آنهم فیلمهایی که نه تنها سیاسی و غیر اخلاقی نیستند بلکه بسیار آموزنده و مفیدند. در کشوری که هیچ قانون کپی رایتی وجود ندارد و هر کس و نا کسی می تواند آثار هنرمندان و زحمت کشان را بنام خود چاپ و پخش کند، جای هیچ گله از خود نیست؟ چرا به فیلمهایی که خودتان قاچاقی و به قیمت گزاف وارد بازار میکنید گیر میدهید؟ پول آنها را از همین بازاری بیچاره گرفته و روز بعد در لباس پلیس آنها را پس می گیرید. فقط و فقط بخاطر برهم زدن آسایش و آرامش مردم ونه چیز دیگر. آری اینست روش ددمنشانه این حکومت سراپا ریا و نفرت که اعتماد و امید را در دلهای پاک مردم بکشد تا خود دمی بیاساید. روزگار چنین نخواهد ماند و بی رحمانه تاوان این بی عدالتی ها را از شما خواهد ستاند

Labels: , ,

Sunday, February 11, 2007

گنجینه های ملی را بشناسیم


تاریخ ایران بدلیل دارا بودن تمدنی کهن و ارزنده همیشه زبانزد پژوهشگران و تاریخ نویسان بوده و هست. در این بین آثار گوناگون از بناهای زیبا و متمدن گرفته تا یادگارهایی از انسانهای مهربان و دلسوز موجودند که یادآور تمدنی پربار و شایسته فخر و بالندگیست. امروزه در وانفسای نفس گیری که از خیر سر دولتمردان اسلامی اهریمن پرور در ایرانزمین پدیدار شده است، شیطان حاکم، دگربار چنگ بر این گنجینه های ارزشمند فرهنگی ایران انداخته است تا با نابودی چند بنای تاریخی باقیمانده، فرهنگ سراپا کینه ای و بیمار خود را رنگی ببخشد ولی سردرگم از اینکه چرا هر چه می کند رخسارش رنگ پریده تر میشود
ولی در این میان دیشب صدای مهرآمیز و گرم شهبانوی ایران را گوش فرا دادیم که به شخصه یاد دارم و می بینم تمام زحماتی را که برای پیشرفت افزونتر ایرانزمین کشیده است و چگونه ملکه وار بر گرد فرزندان خود میسوزد. زمانیکه در راهروهای پرپیچ و خم موزه هنرهای معاصر تهران با شگفتی به آثار هنری گوشه کنار دنیا می نگریستم همیشه پرسشی داشتم که این آثار چگونه می توانند اینجا باشند در حالیکه این وارثان انقلاب اسلامی هزاران هزار از گنجینه های ایران را به تاراج برده اند. کدامین دست مهربان اینان را گرد هم آورده است تا من از آنچه که هستم و دیگران نیز، آگاه شوم. به خود آیم و اندکی سر در گریبانم فرو کرده و شرم دارم. یا آنجاکه چشم بر نمای زیبای مرکب از هنر سنتی با مدرن مسجدی واقع در میدان بیست و پنج شهریور تهران می دوزم و باز از خود می پرسم که چه بر سر ما آمده است، کجا بودیم و چه شدیم. به مجموعه کاخ سعد آباد که بنگری پرسشی مشابه گریبان را می چسبد و دهها شاهد دیگر که همه پاسخ میدهند، شهبانو فرح پهلوی، بزرگ بانوی ایران که شمع بود و میسوخت و همچنان نیز هست. عرق شرم بر پیشانیم سردی میکند و نفسم از بغض بند می آید اشک بر چشمانم حلقه میزند ولی نور امید آن بانو در دلم روشن است که اگر آرامگاه پدرمان کورش را به آب سرزمینمان بسپارند نه تنها فراموشمان نخواهد شد که چه بودیم و چه شدیم بلکه بیشتر از پیش به گذشته مان باز خواهیم گشت، چرا که در فرهنگ ایرانی آب نشان از روشنی است و شاید پدرمان بدین وسیله میخواهد دوباره فرزندانش را گرد هم آورد
کمیته نجات پاسارگاد و تمامی دلسوزان ایرانزمین، این فاجعه را تاب نیاورده و دست همگانی که به پیشینه خود وفادارند را مهربانانه می فشارد. آرامگاه کورش را در دلهایمان می سازیم گرمتر از پیش

Labels: , ,

Sunday, February 04, 2007

شیفتگان شهرت = تشنگان قدرت

میشل فوکو می گوید: نقش روشنفکر این نیست که اراده سیاسی دیگران را شکل دهد، او باید با ایفای حرفه خاص خود، در شکل گیری آن، همچون یک شهروند شرکت کند
آشفتگی فرهنگی در کشورمان دلایل بسیاری دارد که اشاره بدان نیز از توان بدور است ولی موردی هست که بیش از همه مرا آزار داده و همیشه بوی خیانت آن نفسم را تنگ کرده است. در این بین کسانی پیدا شده اند که از آب گل آلود ماهی می گیرند و با نگاه عاقل اندر سفیه، خود را هنرمند جا زده و بنام هنر و در قالب شهرت بجای بازیگری در هنرهای نمایشی، بازیگردان سیاستهای دولتمردان شده اند. چنان با غرور از خود بنام هنرمند یاد میکنند که انگار جهان هنر نیازمند آنهاست. برای مشتی پول آلوده به سیاست نفرین شده، بر صحنه هنر وارد شده اند که اهداف پلید دولتمردان را بر اذهان مردم ساده نگر پیاده کنند. واقعیت جامعه را وارونه می نمایند و با خشونت سریالهای اسلامی، افکار پاک را مسموم می کنند
علی نصیریان، عزت الله انتظامی، داوود رشیدی، داریوش ارجمند، مهدی فخیم زاده و تمامی آنهایی که در سریالهای امامان و دهه فجر شرکت می کنند و بی هیچ پرسش و پاسخی یک تنه این کج روی ها را دامن می زنند، از این راه، سرمایه ای هنگفت به هم زده و در چاه شهرت و نادانی گرفتار آمده اند. جایزه های صد من یه غاز می برند و با باد غرور در سپهر هنر پرواز میکنند. اینان باید بدانند که روشنگری پیشه شان نیست و هنرمندان راستین این سرزمین کهن، روزی پرده از چهره ناپاکشان بر خواهند داشت و کوس رسوایی را در گوش ناشنوای آنها خواهند نواخت